سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِر ... .

سلام علیکم ، روز جمعه ی شما بمبارکی ان شاءالله تعالی ، روزی که میان هفته ی گذشته و جمع بندی آن برای هفته ی پیشروست ، مثل هرروز ، هرماه و هرسال و تقسیمات دیگر زمان عمرمان ، خب ببینیم ساعت چنده ؟ 4 و 35 دقیقه را نشان می دهد ، ساعتی میان 34 دقیقه و 36 دقیقه آن که الان دیگه واردش شدیم . 

تا اذان صبح وقت داریم ، بعدشم تا ساعت کار روزانه هم می تونیم در خدمت شما باشیم ، آخه امروزم کار داریم ، جوشکار قراره بیاد و بودنمون لازمه .

 

خب لقمه ی صبح رو که زدین !؟ که بریم دنبال بحثی که داشتیم ؟ از چی حرف زدیم ؟ از زبان دین می گفتیم و بجایش از زبان علم و دانش که گویا پیام آور دینی که پیام را با : گردآور ... آغاز کرده ، اونم برای آموختن ، زبان اینو محول کرده به یکی دوقرن بعدش که دینداران برن از یونان بیارن برگردونند به زبان عربی و بعدشم به فارسی و الان ما با اون زبون دانش آموزی کنیم و دانشجویی و طلبگی که فرمود : طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمه ... ، پیام آور ! 

تازه انقلاب بشه و برا عقب نموندن از قافله نو جدیدشو بریم از فرنگ بیاریم ! و برگردونش کنیم و باز انقلاب و جدیدشو ! که از دقایق بحثمون یکی همینه ، که بازم نوش اومده ببازار و زیربنای کاخ علم و دانش واونم دانش شیرین ریاضی شده دل آزار ! و از قضا این بار ، یعنی نو و جدیدش زبان دین هم هس ! و گفته شده ، در جمهوری اسلامی ایران ها : منطق فازی منطق قرآن است ، یا منطق قرآن منطق فازی است !

خب ، حالا بقول محلی ما تمام ؟ یا بازم چشم چرونی کنیم ؟ و اگه بازم تازش اومد به بازار بریم بیاریم برگردونش کنیم به زبون خودمون ؟ یعنی برن بیارن برگردون کنند ! آخه این کار ما که نیست ! کار علما و دانشمندان ماست ! اونم علما و دانشمندان دینی و شیعه ی ما ! 

 البته حکومت ایشان ! که بقول رهبر انقلاب (ره) موضوع غدیرست و لابد برای اینکه در این حکومت همانطور که ایشون فرموده اند زمینه مهیاست برای حرف زدن و مانعی ندارد که که اگر حرف تازه و نوی دارن علما و دانشمندان و حتی فرنگی آنها ، بیایند حرفشونو بگن ، تازه میریم حرفشونو نه تنها میاریم بلکه اینقدر زمینه مهیاست برای حرف زدن که خودمون اونم ستاد انقلاب فرهنگیمون زحمت برگردونش به زبون خودمونم تقبل می کنه که حرفی روزمین نمونه که گفته نشده باشه در این حکومت غدیری . 

میریم و برمی گردیم ان شاءالله تعالی ، التماس دعا در این لحظه باز شدن پنجره ها با بانگ اذان 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، کهیعص ، ... .

قبول باشه نمازتون ، نمازی که در اون حرف مغضوب علیهم و ضالین هم رو زمین نموند ! چه رسه به اهل نعمت و اهل راه و ... ، خب بازم بقول محلی خودمون تمام ؟ یعنی حالا میشه علم و دانش آموخت ؟ یا شاگردی ندارن اساتید ! و منتظر برگردون زبون تازه تری هستن ؟

میشه علما و دانشمندان تکلیف ما رو روشن کنند ؟ یعنی تکلیف دانش آموز ، دانشجو و طالب علم و دانششونو ؟ 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طه ، ... .

البته تکلیف خودشنو ! مگر اینکه مادر زاد عالم و دانشمند باشن و پیش از اونم ! بقول باب دانش علیه السلام عالم ربانی هم که باشن بازم رب دارن ! رب اکرم ، که آموخت به ایشانم آنچه را که نمی دانستند ، حالا کَلّا بمونه ، یعنی نه اون قد که حالا برا خوشون رب شده باشن و بی نیاز از دانستن ! ولی : الم یعلم بان الله یری ؟ فکر می کنن ما نمی بینیم ؟ فقط خوشون می بینند ؟ ... ؟ 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ،  لَیسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ ، خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ، ... .

راستی اونوقت ، حالا ثانیه ، دقیقه و ساعت ، روز و هفته و ماه ، وسال تحصلیلی بمون ، زمانیکه زبان آموزی می کردن زبون داشتن ؟ یا مثل ما بی زبون بودن ؟ که زبون داشتن ، یعنی صدق صدقشون مال اونا باشه و کذب صدقشون مال ما ! آخه گفتیم که متفکر انقلاب فرمودن علما و دانشمندان دوتا کار می کنن ، یکی تصدیق و اگر تصدیق نباشه این یکی دیگش میشه تصور ! (پ) . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طسم ، ... .

تازه مصرع اولشم همونطور که گفتیم بقول مثلا متفکر انقلاب اعمم از صدق و کذبه ! یعنی همراه اولشونم ایجابی و سلبی داره ! در حالیکه ایشون در کتاب نقدی بر مارکسیسم دارن :

آقای خمینی یک حرف خوبی دارن اونم اینکه قضیه سالبه که وقوع و لاوقوع نداره !

یعنی واقعه ای سلبی رو که نمیشه مثلا دید ، وقتی که بقول مثلا مرحوم علامه در اصول فلسفه و روش ! رئالیسم خود فرمودن : نخستین بار که چشم ما به جهان خارج افتاد و مثلا یه سیاهی یا یه سفیدی چی ؟ دیدیم ! خب این سیاهی نیست یا این سفیدی نیس را کجا دیدیم ؟ لابد در حافظه ، که بقول متفکر انقلاب در حاشیه ی همان روش رئالیسم ! فرموده اند : فاقد آن بودیم ، هستیم هنوزم و فردای امروزم همینطور !

پس شاه بیت صفریک منطق جدید حرف تازه ای نزده ، چراکه زبان علم و دانش قدیمترش هم سنگ بناش بر عدم حافظه است ! در حالیکه انتظار هم برود که زبان علم و دانش علما و دانشمندان رو به حافظه هم بسپاریم ! بلکه یاد هم کنیم ! بهش فکرم بکنیم و دیگه چی ؟ همین مونده که تصدقم بکنیم و تازه از تکذیبشونم خبری نباشه ! دیگه چی ؟ امرو فرمایش دیگه ای ندارن ؟

اونم در حافظه ای که گفتیم اینم ، یعنی ذکر ، فکر و عقل یک طرف قضیه است و رکعت اولش دل و پیام آوران پنجگانه ی حس و اعضایشانست که فرمودن : افتاد به جهان خارج و مثلا دید ...

میگن یه روزی هارون به امام هفتم علیه السلام گفت میشه ما این باغچه ی مادرتون بهتون بدیم دست از سر ما ورداین ! فرمود چراکه نه ؟ گفت خب محدودشو بگین تا برگردونیم ! وقتی امام علیه السلام اندازشو فرمود ، هارون دید بابا ملکی که به ابرا میگفت سر صدا نکنین ، که هرکجا ببارین تو ملک منه ، توی جاییکه امام فرمود !

 

خب یواش یواش آماده بشیم که بریم سرکار و نون در آوردن برای خانواده ی خونه ، تا فرصتی دیگه ان شاءالله فعلا خدا نگهدار 

--------------------

 

پینوشت : علم و دانش اگر همراه با نسبت باشه تصدیقه والا تصوره ، والا یعنی اگه همراه با نسبت نباشه : بعنوان مثال در حاشیه ملا عبدالله یزدی می توان یافت این گفته را که بر منطق تفتازانی حاشیه زده شده . 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :193
بازدید دیروز :377
کل بازدید : 1380188
کل یاداشته ها : 1765


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ